جــلـوه جـنـت به چـشم خـاکیان دارد بـقـیـع
یــا صــفـای خـلــوت افــلاکـیــان دارد بـقـیـع
مـی تـوان گـفت از گـلاب گـریـه اهـــل نـظر
صــد هـزاران چـشـمـه آب روان دارد بـقـیـع
گـر چـه می تابد بر او خورشید سوزان حجاز
از پـــر و بــال مــلائـک ســایـبـان دارد بـقـیـع
امان از آن زمانی که بیفتد...
به روی نامه ام چشمان مهدی (عج(
دلش می گیرد و با چشم گریان...
بگوید: این هم از یاران مهدی(عج(
www.ghoroube-entezar.blogfa.com
+غروب جمعه‌هایم همیشه دلگیر است.
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
ما سینه زدیم و بی صدا باریدند
از هرچه که دم زدیم، آنها دیدند
ما مدعیان صف اول بودیم
از آخر مجلس، شهدا را چیدند
«شاعر: میلاد عرفان پور»
بی عشق به دور خودمان می گردیم
بی خود شب و روز در جهان می گردیم
دنیا قبرستان بزرگیست که ما
دنبال مزار خود در آن می گردیم
«شاعر: میلاد عرفان پور»
اینجا فوران زندگی...آنجا مرگ
مانده است در انتظار انسانها مرگ
«یک روز به دیدار شما می آیم»
این نامه برای زنده ها
امضا:مرگ
«شاعر: میلاد عرفان پور»
قلبت پر از سیاهی
دلت پر از تاریکی
سرت پر از شلوغی
نگاهت پر از نگرانی
آغوشت پر از دلتنگی
تو همه‌ی این‌ها را داری ولی هیچ کس نیس تا با او در میان بگذاری به غیر از خدا
