انا لله و انا الیه راجعون

انا لله و انا الیه راجعون

در جهت اجرای فرامین مولایم ...
و برای رسیدن به آرزوی دیرینه ام (اللهم عجل لولیک الفرج)...

آخرین نظرات
  • ۵ شهریور ۹۶، ۱۲:۲۹ - جواد اکبری فر
    یا علی
نویسندگان

۱۸ مطلب با موضوع «طبع شعر و شاعری» ثبت شده است

۲۰
دی ۹۵


و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی

دوباره آینه‌ای در برابرش باشی

 

نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی

میان راه پرستوی پرپرش باشی

 

مدینه شهر غریبی برای فاطمه هاست

نخواست گم شده‌ای مثل مادرش باشی

 

خدا تو را به دل بی قرار ما بخشید

و خواست جلوه‌ای از حوض کوثرش باشی

 

به قم رسیدی و گم کرد دست و پایش را

چو دید آمده‌ای سایه‌ی سرش باشی

 

اجازه خواست که گلدان مرمرت باشد

و تا همیشه تو یاس معطرش باشی

 

نگاه تو همه را یاد او می‌اندازد

به چهره‌ات چه می‌آید که خواهرش باشی

 

خدا نخواست تو هم با جوادِ کوچکِ او

گواه رنج نفس‌های آخرش باشی

 

نخواست باز امامی کنار خواهر خود ...

نخواست زینبِ یک شام دیگرش باشی

 

قاسم صرافان


+پی نوشت: یعنی میشه منم آخر هفته اونجا باشم؟

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۱۰:۱۰
Sedna Fernian
۰۹
دی ۹۵

هوا آشفته بود و شهر مجنون / زمین سر در گریبان، چشم پر خون
حماسه می‌خروشید از گلوشان / ز رگ‌ها خون غیرت سخت جوشان
که عاشورا کسی رقصیده؟ او کیست؟ / چه کس با شاه دین جنگیده؟ کوفیست؟!
از این غم، شهر گویا پر ز شیر است / دی از گرمای این دل‌ها چو تیر است
همه عمارگون، آماده، هوشیار/ تمام شهر بیدارند، بیدار
کسی حرمت شکن آشوب کرده / شغالی بیشه را مخروب کرده
الا ای فتنه گر، شیطان، حرامی! / میان بیشه‌ی شیران خرامی؟!
شما، ای جمله عالم گوش دارید/ کلام آوازه‌ی بر گوش دارید
به ایران، رهبری فرزانه داریم / اشارت او کند جان می‌سپاریم
الا ای فتنه‌گر، ما مرد جنگیم / برای رجمت ای ابلیس، سنگیم
چو شمشیر آخته، در دست اوییم! / بمیرید از حسد، سر مست اوییم
ابابیلیم اگر بر فیل‌هایید/ چو ریگی نرم آخر زیر پایید
۹ دی، سیل مردم باز جوشید/ تمام سینه‌ها آخر خروشید
خس و خاشاک را از شهر راندند/ سران فتنه زیر پای ماندند
ولی حرفیست بی پیرایه‌ ای دوست / که این حرف از زبان یار حق گوست
“بصیرت” یاب، بیدارست دشمن / ز حقد و کینه تبدار است دشمن
صف آراییست! اما در غبار است / میان فتنه ره دشوار و تار است
چراغ راه، ما را جز ولیّنیست / کسی رهبر به جز “سید علی ” نیست
(روز بصیرت و میثاق امت با ولایت گرامی باد)
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۵ ، ۱۴:۰۶
Sedna Fernian
۱۸
مهر ۹۵


  حق دارد اگر ز خلق دامن چیده ست

     از داغ عزیزی ست اگر خشکیده ست

   بیهوده ترک نخورده لب های کویر

        لب های حسین بن علی را دیده ست

     (شاعر: میلاد عرفان پور)


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ مهر ۹۵ ، ۲۲:۱۴
Sedna Fernian
۳۱
شهریور ۹۵


 هرچند که از جوش و خروشش سخن است

یک عمــر نفهمید که دریـــــا، کــــفن است


ماییم که مشتاق صعودیم ای کوه!

تـنها هنـــر رود ، فـــرود آمـــــدن است!


(شاعر: میلاد عرفان پور)

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۱۹
Sedna Fernian
۲۵
شهریور ۹۵


باز هم حیله به دنبال شکار افتاده

گره تازه ای اینبار به کار افتاده


گرگ خونخوار لباس گله را پوشانده

پرده فتنه رخ حرمله را پوشانده


هدف این جریان تفرقه انداختن است

باز انگیزه این قوم جمل ساختن است


جهل این قوم به پیراهن گل لک انداخت

ناگهان در دل هر رکعتشان شک انداخت


خون حق می چکد از پنجه این قوم پلید

می رسد سلسله این سلفی ها به یزید


آتش معرکه از گور یهود است دگر

وقت رسوا شدن آل سعود است دگر


خوابتان برده مگر مدعیان الکی

ای شما معتقد راه و نشان الکی


چه بلایی به سر دین شما آمده است

چه خطایی است که از دست شما سر زده است


حمله بر حرمت فرزند پیمبر کردید

غصه فاطمه(س)را چند برابر کردید


آسمان هست،پرم بسته شود می میرم

عمه عشق,حرم بسته شود می میرم


بشتابید علی ها که گلوتان سپراست

در کمان نوه حرمله تیر سه پر است


ما نمردیم که آشفتگی آغاز شود

باز هم پای حرامی به حرم بازشود


پرچم سبز ولی نعمتمان تا بالاست

ذوالفقار است که در دست ابوحامد هاست


سینه ما سپر تیرو سنان می گردد

راه ما ختم به آغوش جنان می گردد


فاطمیون همگی حامی مکتب هستند

پاسبان حرم حضرت زینب(س)هستند


گرچه کشتید ولی فاتح دیگر داریم

ما محال است که دست از شهدا برداریم


غیرت خون علی(ع)در رگ ما هست هنوز

شمر نابود شد و کرببلا هست هنوز


آه مظلوم بر این دامنتان می گیرد

آتش شیعه به پیراهنتان می گیرد


می رسد منتقم خون خدا از این راه

هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله


(شعری از صابر خراسانی)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۵ ، ۱۷:۲۲
Sedna Fernian
۲۰
مرداد ۹۵

خودبین ایم...

در سجده هنوز با تو سرسنگین ایم
دلبسته ی این زندگی رنگین ایم

دیوار وضوخانه پُر از آیینه است
این است که در نماز هم خودبین ایم
(شاعر:میلاد عرفان پور )
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۱۸:۱۰
Sedna Fernian
۰۴
خرداد ۹۵


ای دو چشمانت چراغ شام یلدای همه …… آفتاب صورتت خورشید فردای همه / ای دل دریایی‌ات کشتی نشینان را امید …… وی نگاه روشنت فانوس دریای همه/ ای بیان دلنشینت بارش باران نور …… وی کلام آتشینت آتش نای همه/ خنده‌های گاه‌گاهت خنده خورشید صبح …… شعله لرزان آهت شمع شبهای همه/ قامتت نخل بلند گلشن آزادگی …… سرو سرسبزی سزاوار تماشای همه/ گر کسی از من نشانی از تو جوید،گویمش …… خانه‌ای در کوچه باغ دل، پذیرای همه/ لاله زار عشق یکدم بی گل رویت مباد …… ای گل رویت بهار عالم آرای همه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۴
Sedna Fernian
۰۲
خرداد ۹۵


ائم آل نور، یا مهدی  / عطر سبز حضور، یا مهدی

تا همیشه صبور می مانیم  / در هوای ظهور، یا مهدی

اینک که شده ولادتت ای جانا / جلوه نور به دنیا بنما یا مهدی

"اللهم عجل لولیک الفرج"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۰۲
Sedna Fernian
۰۲
ارديبهشت ۹۵


مرد یعنی کار و کار و کار و کار *  یکسره در شیفت های بیشمار

مثل یک چیزی میان منگنه * روز و شب از هر طرف تحت فشار

مرد موجی است هی در حال دو * جان بر آرد تا برآرد انتظار

او خودش همواره در تولید پول * لیک فرزند و عیالش پول خوار

با چه عشقی دائما در چرخشند * گرد شهد جیب او زنبور وار

چون که آخر شب به منزل می رسد * خسته اما با لبانی خنده بار

جای چای و یک خدا قوت به او * می شود صد لیست در پیشش قطار

از کتاب و دفتر و خودکار ، تا * اسفناج و پرتقال و زهرمار

آن یکی می خواهد از او شهریه * این یکی هم کفش و کیفی مارک دار

هر چه می گوید که جیبم خالی است * هر چه می گوید ندارم ، ای هوار

نعره می آید : "به ما مربوط نیست * ما مگر گفتیم ماها را بیار"

مرد یعنی آن که با پول و پله * می شود در خانه ، صاحب اعتبار

مرد یعنی سکته ، یعنی سی سی یو * ختم مطلب ، مرد یعنی جان نثار

خلقتش اصلا به این خاطر بود * تا درآرد روزگار از وی دمار

منبع :http://rasoolseidali.blogfa.com/post-43.aspx

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۰
Sedna Fernian
۰۹
اسفند ۹۴

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۲۱
Sedna Fernian